به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، روزنامه جام جم در شماره امروز خود (دوشنبه ۲۴ آبان ماه) گفت و گویی با پریسا فیضیپور، کتابدار برگزیده کشوری امسال از استان اردبیل انجام داده است که در ادامه می خوانید.
شاید برای کسانی که در شهرهای بزرگ زندگی میکنند و روزانه از جلوی چند کتابفروشی و کتابخانه عبور میکنند تصورش سخت باشد که محیط اطرافشان را بدون کتاب و مأمنی برای آن متصور شوند اما درست در همین لحظه که در بسیاری خیابانهای شهر ما کتابخانه دایر است و پشت ویترین بسیاری از کتابفروشیها، کتابهای جدید و متنوع به چشم میخورد بسیاری از روستاها و شهرهای کوچک از نعمت کتابخانه و دسترسی به کتاب محرومند. شیوع کرونا اما به همه ما و بهخصوص دوستداران کتاب یادآوری کرد تعطیلی کتابخانهها و کتابفروشیها اتفاق غمانگیزی است، هرچند در همان ایام هم فضای مجازی به مدد علاقهمندان و اهل مطالعه آمد و دسترسی به کتاب را مهیا کرد، حالا تصورش را بکنید روستایی که هنوز مدت زیادی از تاسیس کتابخانهاش نگذشته و شیرینی آن را کاملا حس نکرده، ناگهان کرونا از راه میرسد و همه جا را تعطیل میکند. اما درست در همان زمانی که همه نگران کرونا و پیامدهای آن هستند، یک نفر هست که دلش پیش بچههاست و میخواهد هرطور که شده کتاب به دستشان برساند، آن هم نه با پیک و ارسال پستی... بلکه خانه به خانه اعضای کتابخانه میرود و برایشان کتاب میبرد. از پریسا فیضیپور حرف میزنیم. او کتابدار کتابخانه عمومی استاد رحیم اسداللهی روستای شایق سرعین است و بهتازگی کتابدار برگزیده کشوری هم شده است. علاقه وافر او به کتاب و خدمت به مردم روستا دریچههای خلاقیت را پیش رویش گشوده و بهرغم اینکه کرونا محدودیتهای زیای را به زندگی مردم تحمیل کرده اما او با عشقی که به کارش دارد این محدودیتها را به فرصت تبدیل کرده و با استفاده از فضای مجازی پلی میان بچهها و کتابخانه نیمه تعطیل زده است. با او درباره علاقهمندیها و دغدغههایش به گفتوگو نشستیم که مشروح آن پیش روی شماست.
از خودتان بگویید و اینکه چطور شد به کتابداری روی آوردید؟
من متولد سال ۷۰هستم و در رشته حقوق تحصیلاتم را ادامه دادم اما به دلیل علاقه زیادی که به شغل کتابداری و خدمت به روستای شایق داشتم به این شغل روی آوردم و زمانی که یک کتابخانه در این روستا تأسیس و افتتاح شد، تصمیم گرفتم در روستای خودمان به مردم خدمت کنم.
پیش از اینکه کتابخانه روستا راهاندازی شود، اهالی روستا چطور به کتاب دسترسی داشتند؟ آیا کتابخانه سیار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به روستای شما هم میآمد؟
بله، کتابخانه سیار چند سالی هم به روستای ما آمد اما در سالهای اخیر دیگر فعالیت نداشت تا اینکه کتابخانه خودمان از آذرماه سال ۹۶ شروع به کار کرد و زمانی که افتتاح شد بچهها توانستند بهراحتی به کتاب دسترسی مستمر داشته باشند. این کتابخانه با حضور مسؤول توسعه کتابخانههای عمومی کشور و جمعی از مسؤولان و اهالی فرهنگدوست روستای شایق افتتاح شد و با ایجاد بخشهای مستقلی همچون بخش کودکان، نوجوانان، بخش کتب مرجع، بخش منابع دیداری و شنیداری، بخش استان شناسی، کتب درسی و کمک درسی، سالن مطالعه و... فعالیت میکند. البته این مجموعه بیشتر یک کتابخانه کودکمحور است که برای بچهها بسیار مفید و کاربردی است.
قدری درباره ویژگیهای این کتابخانه بگویید. در این مجموعه چه برنامههایی برای بچهها دارید؟
وجود این کتابخانه یکی از افتخارات و امتیازات روستای شایق است زیرا علاوه بر اینکه کار کتابخوانی و کتابداری را در این مجموعه انجام میدهیم یک پایگاه فرهنگی، علمی و اجتماعی هم برای مردم روستا محسوب میشود. کتابخانه استاد رحیم اسداللهی تنها پایگاه فرهنگی این روستاست و علاوه بر کودکان و نوجوانان، زنان خانهدار هم از این کتابخانه استفاده میکنند. فعالیتهای فرهنگی که ما در این کتابخانه انجام میدهیم به ایام قبل از کرونا و پس از آن تقسیم میشود. پیش از شیوع کرونا فعالیتهای ما بیشتر به صورت حضوری و کارگاهی بود و محدودیتی در پذیرش اعضا نداشتیم و کارگاههای مختلفی مانند کارگاههای آموزش حفظ محیطزیست، حفظ تالابها، سلامت باغات و فضای زیستی را با همکاری اداره محیطزیست شهرستان سرعین برپا میکردیم. در کنار اینها، کارگاه آموزشی نویسندگی خلاق، داستاننویسی، انواع مسابقات خاطرهنویسی، خلاصهنویسی کتاب، کاردستی، نقاشی، قصهگویی، اجرای نمایش و برنامههای مناسبتی مانند هفته کتاب و کتابخوانی را هم داشتیم.
کتابها معمولا از کجا تامین میشوند؟
کتابها از طرف نهاد کتابخانههای عمومی کشور از تهران برای ما ارسال میشود. در کنار آن از طرف برخی انتشارات نیز مجموعهای از کتابهای کمک درسی به کتابخانه ما اهدا شده است.
چند نسخه کتاب در کتابخانه شما وجود دارد و اینکه آیا کتابها به روز هستند؟
بیش از ۳۲۰۰ نسخه کتاب در کتابخانه ما موجود است. این کتابها در چهارسال گذشته به کتابخانه وارد شدهاند و میتوان گفت ۸۰ درصد نسخههای موجود در کتابخانه آثار جدید و به روز هستند.
در ایام کرونا حضور بچهها در کتابخانه به چه صورت است؟
طبیعتا فعالیت کتابخانهها هم طبق روال و سیاستگذاریهای ستاد مقابله با کرونا و رنگبندی شهرها در دوران شیوع کرونا، پیش میرفت. ایامی که مناطق آبی و زرد بودند کتابخانه ما هم فعالیت میکرد، البته پذیرش مراجعهکنندگان با محدودیتهایی همراه بود اما زمانی که شهر و روستا قرمز بود، کتابخانهها هم تعطیل بودند. تنها دلخوشی کودکان روستای شایق در ایام شیوع کرونا کتاب و کتابخوانی است؛ وجود بخش کودک در کتابخانه تاثیر بسیار خوبی بر روحیه کودکان داشت و استفاده از خدمات بخش کودک مانند اسباببازیها، کتابهای مصور و فعالیتهای فرهنگی باعث علاقهمندی کودکان به کتابخانه و مراجعه بیشتر به این مراکز شدهاست. خوشبختانه در حال حاضر وضعیت روستای شایق و شهرستان سرعین آبی است و بچهها میتوانند به کتابخانه بیایند و از سالن مطالعه هم استفادهکنند.
زمانی که کتابخانه تعطیل بود بچهها چطور به کتابها دسترسی داشتند؟
کرونا فعالیت کتابخانهها را هم مانند دیگر مناطق دچار تغییرات کرد و به دلیل این که شرایط روستا یک سری محدودیتهایی را برای اعضا ایجاد میکرد، ما به روشهای دیگر رو آوردیم و صفحه مجازی کتابخانه را در اینستا گرام تقویت کردیم. این صفحه پیش از کرونا هم وجود داشت اما رونق آن در دوران کرونا ایجاد شد و به لطف فضای مجازی توانستیم با بچهها ارتباط بگیریم. در ادامه خودم هم طرح «خانه به خانه کتاب» را به صورت داوطلبانه در روستای شایق اجرا کردم و کتابها را در منازل به اعضای کتابخانه تحویل میدادم. همچنین به دو روستای محروم علیداشین و آلوارس هم سر میزدم و برای آنها هم کتاب میبردم. این دو روستا فاقد کتابخانه هستند و از این نعمت محرومند و به صورت داوطلبانه برای این مناطق هم کتاب میبرم وخوشبختانه طی این چند سال فعالیت با بچههای این دو روستا ارتباط و دوستی صمیمانهای پیدا کردم.
برای شما سخت نبود خودتان کتابها را به روستاهای دیگر میبرید؟
گاهی اوقات به دلیل شرایط آب و هوایی با سختیهایی مواجه هستم اما عشقی که به کارم و کودکان دارم من را تشویق میکند بیشتر از قبل تلاش کنم و این علاقه شخصیام است که در عین وجود سختیهای بسیار برای آنها کتاب ببرم و خوشحالشان کنم.
کتابخانه در صفحه مجازی چه فعالیتهایی دارد؟
پیش از پاسخ دادن به این پرسش باید به نکتهای اشاره کنم. روستای ما با یکسری محدودیتها مواجه بود و همان زمانی که کتابخانه کار خودش را آغاز کردهبود، والدین با حضور فرزندانشان در محیط کتابخانه مخالفت میکردند. به نظرم لازم بود بین والدین و کتابخانه اعتمادسازی صورت بگیرد، به همین دلیل تصمیم گرفتم برنامههایی را که پیش از شیوع کرونا اجرا میکردیم، در صفحه مجازی بارگذاری کنم تا والدین هم با فعالیتهای کتابخانه آشنا شوند و اعتمادشان جلب شود. علاوه بر این با همکاران استانی و کشوری برنامههای مختلفی همچون نشستهای کتابخوانی، معرفی کتاب، کارگاههای نمایشنامهخوانی در فضای مجازی برگزار میکردیم و برنامههای دیگری هم مانند اجرای مسابقات فرهنگی و کتابخوانی را در فضای مجازی را هم داشتیم.
سلسله نشستهای کتابخوان کودک و نوجوان نیز به صورت برخط برگزار شد و در این نشستها کودکان و نوجوانان کتابهای خوانده شده خود را به سایر اعضای کتابخانه معرفی میکردند. این برنامهها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است زیرا علاوه بر کمک به ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی و عادت دادن کودکان و نوجوانان به مطالعه باعث رشد و افزایش اعتماد به نفس کودکان میشود.
از طرفی دیگر بچهها به قصهخوانی، کاردستی و کتابخوانی دستهجمعی علاقه دارند و این فعالیتها را به صورت زنده در فضای مجازی و اسکای روم دنبال کردیم؛ اخیرا هم یک گروه در شبکههای پیامرسان برای بچههای روستای شایق تشکیل دادهام که مخصوص نویسندگی است و علاوه بر اینکه در این گروه مجازی به بچهها شیوههای نویسندگی خلاق آموزش داده میشود کارگاههایی مانند افزایش اعتماد به نفس به ویژه در نوجوانان، آداب و معاشرت و... را هم آموزش میدهیم.
اما چه شد که به عنوان کتابدار برگزیده کشوری انتخاب شدید؟
فکر میکنم بیشتر به دلیل طرح «خانه به خانه کتاب» و رساندن کتاب به در منازل در مناطق محروم بود. من این کار را دوست داشتم و بچهها و اعضای روستا از طرح من خوششان آمدهبود و بازخورد خوبی بین آنها داشت. همچنین ترویج فرهنگ جشنواره رضوی، برگزاری ایستگاه نقاشی و تهیه پویش کتابخوانی در مسجد جامع روستای شایق را هم انجام داده بودم که آنها هم با استقبال زیادی مواجه شد.
از آنجا که خلاق هستید و اهل اجرای ایدههای نو؛ آیا برنامه جدیدی هم برای بچههای روستا دارید؟
تصمیم دارم طرح ارمغان مهر را با همکاری مهد کودک روستای علیداشین اجرا کنم و امیدوارم سایر دوستان هم در این طرح همکاری کنند. به علاوه طرحهای دیگری هم دارم که فکر میکنم برای بچهها جذاب باشد. به عنوان نمونه در کتابخانه ما مجموعهای کتاب با عنوان «قصههای آذربایجان» داریم که من داستانهای این کتابها را به صورت قصه گویی در قالب یک پویش به زبان محلی انجام داده بودم و در کانالهای مجازی شهرستان سرعین و روستای شایق قرار گرفته بود. این کار بازخورد خیلی خوبی بین مردم داشت و بچهها به داستانهای عامیانه و بومی خودمان علاقه بسیاری دارند. هدفم این است سال آینده این طرح را اجرا کنم و پویشی به زبان محلی ویژه روستای شایق و دو روستای علیداشین و آلوارس که همیشه در برنامههای من هستند، راهاندازی کنم.
ارسال نظر